اعتراض از نوع جعفریدولتآبادی
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۹۷۶۶۲
آفتابنیوز :
نعمت احمدی- حقوقدان در یادداشتی نوشت:گرمشدن مذاکرات وین و آمدوشد مذاکرهکنندگان ایرانی به تهران و مراجعت آنان به وین که نشانه خوبی از به نتیجه رسیدن برجام است، اعتراضات معلمان و بازنشستگان هم که به تکرار هر روزه رسیده است، اما یک اعتراض در هیاهوی خبرهای ریز و درشت این روزها گم شد؛ اعتراض آقای عباس جعفریدولتآبادی، دادستان سابق تهران، مردی که بعد از آقای سعید مرتضوی، اولین دادستان پرحاشیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران، سکان اداره دادسرای عمومی و انقلاب تهران را بر عهده گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهمیت پست دادستانی تهران در صلاحیت مضاعفی است که این دادسرا را از دیگر دادسراهای کشور متمایز کرده است. بعد از ضربه هولناکی که حذف دادسرا در زمان آیتالله شیخمحمد یزدی به سازمان قضائی کشور وارد کرد و زمانی که آیتالله شاهرودی به ریاست قوه قضائیه منصوب شد و جمله معروف «ویرانهای را تحویل گرفتم»، مجددا دادسرا و پست دادستانی در نظام قضائی کشور اعاده شد. در اصلاحیهای که در قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب صورت گرفت، ذیل تبصره ۴ اصلاحیه فوق، رسیدگی به کلیه اتهامات اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، نمایندگان مجلس، وزرا و معاونان آنها، معاونان و مشاوران رؤسای سه قوه، سفرا، دادستان و رئیس دیوان محاسبات، دارندگان پایه قضائی، استانداران و فرمانداران و جرائم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ به بالا و مدیران کل اطلاعات استانها، صرفنظر از محل اشتغال آنان در دادگاه کیفری استان تهران به عمل میآید. دادگاه کیفری استان هم در معیت دادسرای عمومی و انقلاب قرار داد و همین گسترش صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران، منصب دادستانی تهران را فراجغرافیایی تعریف میکند. برای نمونه، به سفرای ایران در کشورهای خارجی، استانداران و فرمانداران هر استان، مدیران کل استانها، افسران نظامی از سرتیپ به بالا در هر کجای جهان و کشور اتهامی متوجه باشد، در دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهام آنان رسیدگی میشود.
به همین اعتبار، پست دادستانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار است. نخستین دادستان بعد از اعاده دادسرا، آقای سعید مرتضوی بود که بینیاز از تعریف است و تقریبا اکثر قریب به اتفاق فعالان سیاسی و مطبوعاتی پروندهای در ایام دادستانی ایشان مفتوح داشتهاند. وقتی پست دادستانی تهران بعد از حوادث تیرماه سال ۸۸ و وقایع کهریزک و تعقیب آقای مرتضوی به آقای جعفریدولتآبادی رسید، ایشان راه و روشی برخلاف آقای مرتضوی در پیش گرفت.
آقای مرتضوی شاید به علت تصدی طولانیمدت بر شعبه ۱۴۱۰ که به اتهامات مطبوعاتی و در نبود تعریف جرم سیاسی به اتهامات هسته اصلی فعالان کشور رسیدگی میکرد و در دوران طلایی مطبوعات هر روزه در گوشهای از صفحات روزنامهها عکس و اخباری از او بود، طعم مطرحبودن در رسانهها را چشیده بود و دوست نداشت در حاشیه قرار گیرد، بلکه همیشه در متن بود؛ اما آقای دولتآبادی که همه پستها را در دادگستری از اداری تا قضائی طی کرده و به مقام رئیسکلی دادگستری آنهم استانهای مهمی مانند خوزستان و سپس دادستانی تهران رسیده بود و تجربه برخورد با آقای سعید مرتضوی را بعینه دیده بود، دور خود و دادستانی تهران حصاری سخت کشیده بود که نمیشد با او ملاقات داشت. نگارنده وقتی آقای دولتآبادی جای خود را به آقای دکتر القاصیمهر داد، مقالهای در روزنامه «شرق» شماره ۳۴۱۶ چهارشنبه ۱۱ اردیبهشتماه سال ۹۸ با عنوان «دادستان تهران و صلاحیت مضاعف» نوشتم و ضمن مقایسه دوره دادستانی آقای سعید مرتضوی با آقای دولتآبادی، خطاب به دادستان جدید، آقای القاصیمهر، گفتم در اتاق آقای مرتضوی به روی همه باز بود و اگر شانس میآوردیم که از سفر یزد برگشته باشد، با باقلوا و قطاب میهمان میشدیم. یک بار هم که از سفر کربلا برگشته بود، مقداری تربت حضرت سیدالشهدا را به من داد؛ اما رویکرد آقای جعفریدولتآبادی این نبود... عدم اجازه ملاقات خصوصا با وکلای دادگستری در دستور کار دادستان سابق تهران بود و فکر نکنم به تعداد انگشتان دست از بین وکلای دادگستری توانسته باشند وارد اتاق کار دادستان سابق تهران بشوند، مگر وکلایی که مورد وثوق بودند. مهمتر اینکه آقای دولتآبادی پاسخگوی هیچکس نبود و همین مطلب یعنی هر آنچه میخواست انجام میداد، این توقع را برایش ایجاد کرد که او مصون از هر نوع برخورد است.
آقای مرتضوی که به نسبت ایشان پاسخگو بود، آنگونه با او رفتار شد که سر از زندان درآورد، ولی آقای دولتآبادی با وجود اینکه حواشی زیادی اطرافش بود، از ارتباط با اکبر طبری، حمایت بیچونوچرا از بیژن قاسمزاده، و زمانی که نامش در پرونده آقای طبری مطرح شد و آنوقت که محبوبترین بازپرسش آقای قاسمزاده تحت تعقیب قرار گرفت، لابد توقع داشت به عنوان کسی که در دوره طولانی دادستانی خود هرچه خواسته بود انجام داده، کسی از او سؤالی نداشته باشد. اما نحوه کنارگذاشتنش او را عصبانی کرد؛ تا جایی که درصدد برخورد با مجموعهای برآمد که بر کشیده آن بود. بهعنوان طلبکار دست به نوعی اعتراض زد که خروجی آن به باور من تحقیر دستگاه قضائی از منظر آقای دولتآبادی است. او نیاز مالی ندارد؛ زیرا با رتبه عالی قضائی بازنشسته شد. کسی که روزگاری هر قانونی را لازم دید نادیده بگیرد، نادیده گرفت، هر نوع برخوردی را لازم دید با دیگران داشته باشد و در قالب قانون نمیگنجید، بر خود مباح دانست، وقتی از همه مناصب کنار گذاشته شد، درست مثل فرزند عزیزدردانه خانواده که در اولین برخورد با او از خانواده میبرد و قهر میکند، قهری طلبکارانه کرد.
آقای دولتآبادی فکر میکند بعد از مدتها بهاصطلاح خدمت به دستگاه قضائی، برخورد با او متناسب با خدماتی که انجام داد نیست و درصدد برآمده است دستگاه قضائی را به چالش بکشد. او فکر میکند یا با او برخورد میشود یا کسی به او اهمیت نمیدهد، بگذار عزیزدردانه سابق هرچه میخواهد بکند. او پست سابق خود را به چالش کشیده و دادستان فعلی تهران را بر سر دوراهی قرار داده است. اگر با او برخورد نشود یا برخورد نکنند، حاشیه آقای دولتآبادی با تکرار هر روزه به متن کشیده میشود و فکر میکند دادستانی که مبسوطالید بود و هرچه خواست کرد، کماکان مصونیت دارد و عملکرد ۱۰سالهاش و رابطه او با امثال طبریها به حاشیه رانده و به متن کشیده نمیشود. اگر با او برخورد شود، این برخورد به وسیله کسی صورت خواهد گرفت که جانشین او شده است. این جانشین کدام عمل یا اعمال دادستان سابق را در سیبل اقدامات خود قرار خواهد داد؟
حواشی دوره دادستانی یا عملکرد فعلی که دستگاه قضائی را به چالش کشیده است؟ فکر میکند افکار عمومی در صورت برخورد با او، انگشت را به مسافرکشی او نشانه خواهند رفت، اما خطاب مردم به آقای دولتآبادی این خواهد بود: برادر، ۱۰ سال دادستان عمومی و انقلاب تهران با صلاحیت مضاعف آن بودی، چه کسی از شما راضی بود؟ به درددل کدام متهم، کدام فعال سیاسی، کدام روزنامهنگار توجه کردی؟ حصار ۱۰ سالهای که در دادستانی تهران هر روز اطراف شما بلند و بلندتر میشد، چرا از نظر شما آنقدر کوتاه به نظر میرسد که طلبکارانه در سطح شهر لابد ستمی را که بر شما در دستگاه قضائی رفته است، اینگونه فریاد میزنید؟ اگر بگویم شما از نظر اقتصادی نیاز به این کار بعد از بازنشستگی دارید، حداقل با توجه به مبالغ دریافتی شما پذیرفتنی نیست؛ همکاران شما در دادگستری چه در کادر قضائی و چه اداری از شما کمتر حقوق دریافت میکنند و حالا که به صورت مدنی دست به اعتراض زدهاند، از ناحیه مسئولان بالادستی مورد عتاب و خطاب قرار میگیرند و تهدید به برخورد میشوند، پس حرکت شما حداقل به خاطر وضع مالیتان نیست که گفته شود مگر مسافرکشی عیب است؛ هرچند شما حداقل به قوانین مربوط به حملونقل و مسافرکشی درونشهری اشراف دارید و باید مسافرکشی در قالبهای شناختهشده مانند تاکسی، رانندگی اسنپ و... صورت گیرد؛ هرچند بسیاری از افراد در مسیر حرکت خود مسافر جابهجا میکنند و درآمد کمی میشود برای تأمین مخارج سرسامآور زندگی آنان. از این بگذریم. شما میتوانید از مرکز مشاوران که آمادگی صدور پروانه وکالت برای قضات شاغل را هم دارد! پروانه بگیرید؛ حتما درآمدتان از میزان دریافتی رانندگی بیشتر خواهد بود. با توجه به معروفیت و شناخت و سابقهای که در ایام خدمت قضائی در کشور داشتهاید، آنچه از حرکت نمادین شما استنباط میشود، اعتراض به نحوه برخورد مسئولان قضائی با شما بعد از خروج از دادستانی و احیانا نحوه بازنشستگی است. جناب دولتآبادی، شما که الحمدلله از پایاننامه دکترای خود هم دفاع کردهاید و به افتخار دکتری هم نائل آمدهاید و از شما نقل شد که روز دفاع از پایاننامه دکتری را زیباترین روز زندگی خود میدانید. آقای دولتآبادی روش اعتراضیای که در پیش گرفتهاید، خودتان تأیید میکنید؟ قاضی دادگستری، رئیس کل دادگستری استان خوزستان، دادستان دادسرای عمومی و انقلاب تهرانِ مرکز کشور، قاضی دادگاه عالی انتظامی قضات و... آنقدر کمحوصله است که بعد از بازنشستگی علیه مجموعهای که نام و نان و اعتبارش از آن است، شوریده و با این ادبیات معترضانه افکار عمومی را به قضاوت گرفته است. نه استاد، نه آقای دکتر، نه آقای دادستان، نه آقای رئیس کل، اگر هرکس بخواهد به شیوه دلخواه خود اعتراضش را در سطح جامعه جار بزند، فکر نمیکنید خلاف نظم عمومی عمل کرده است؟ اگر مسافری عصبانی، خدای ناکرده، با ادبیاتی غیر از ادبیات مؤدبانه مسافران واقعی با شما مواجهه شد، از چه نیرو و مقاماتی کمک میگیرید؟ به رفتارتان با زندانیان دگراندیش و گفتههایی که از شما در مقام دادستانی نقل میکنند، کاری ندارم؛ حرمت امامزادهای را که زمانی متولی آن بودید، نگه دارید؛ این امامزاده با متولیگری شما در گذشته، به هر حال یکی از سه قوه سیاسی کشور است؛ هرچند پرسنل آن ناراضی، مردم ناراضی، انبوه پروندهها حکایتگر متأسفم بگویم ناکارآمدی آن است که از مدیریت طولانیمدت امثال شما برای دستاندرکاران امروزی آن باقی مانده است. هستند دیگرانی که از نحوه برخورد امثال شما در این دستگاه، دلخورند، اما دعوای خانگی را به کوچه و بازار نمیبرند. دخل تاکسیتان پروپیمان و انشاءالله پیغام شما را کسانی که باید شنیده باشند، بشنوند.
منبع: روزنامه شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران نعمت احمدی دادسرای عمومی و انقلاب تهران آقای سعید مرتضوی جعفری دولت آبادی آقای دولت آبادی دادستانی تهران دستگاه قضائی پست دادستانی دادستان سابق آقای مرتضوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۷۶۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمار دانشجویان بازداشتی در آمریکا به 2200 نفر رسید
به گزارش جماران به نقل از خبرگزاری آسوشییدترپس، پلیس آمریکا طی هفته های اخیر نزدیک به 2200 دانشجو را در جریان اعتراضات دانشجویی هواداران فلسطین در دانشگاه های آمریکا در سراسر این کشور بازداشت کرده است.
نزدیک به 56 حادثه بازداشت در 43 دانشکده یا دانشگاه مختلف آمریکا از 18 آوریل تا کنون رخ داده است.
دانشگاه پنسیلوانیا از شهر فیلادلفیا کمک خواست
دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا تأکید کرد که همزمان با گسترش اعتراضات و افزایش حجم تحصن از شهرفیلادلفیا درخواست کمک کرده است.
این دانشگاه تصریح کرد که فعالیت اعتراضی به شکل سریعی شاهد گسترش و افزایش مشارکت است.
حمایت برنی سندرز از دانشجویان معترض
برنی سندر سناتور مستقل آمریکایی از تظاهرات دانشجویی در دانشگاههای این کشور حمایت کرد و گفت که دانشجویان بنا به دلایل درست به حمایت نظامی و مالی ایالات متحده از اسرائیل اعتراض میکنند.
این سناتور ایالت ورمونت پنجشنبه شب در مصاحبه با سی. ان. ان اظهار کرد، جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا «درست میگوید که ما خواهان تظاهرات خشونتآمیز نیستیم. ما اصلا یهودستیزی و اسلامهراسی و هیچ یک از اشکال تعصب را تحمل میکنیم.
وی افزود: اما مهم است که درک کنیم که آنها (دانشجویان) به این دلیل اعتراض نکردهاند که حامی حماس هستند. آنها به این دلیل اعتراض کردهاند که از اقدام دولت اسرائیل در غزه خشمگین هستند.
سندرز تاکید کرد: معترضان نمیخواهند شاهد ادامه وضعیتی باشند که در آن ۱۱۰ هزار فلسطینی یعنی حدود پنج درصد از جمعیت آنها کشته یا زخمی شدهاند.
این سناتور مستقل اظهار کرد که صدها هزار کودک فلسطینی با دلیل امتناع اسرائیل از اعطای اجازه ورود کمکهای بشردوستانه، با گرسنگی مواجه هستند.
وی یادآوری کرد که دوسوم ساختمانهای غزه و تمام زیرساختهای غیرنظامی نابود شده یا خسارت دیدهاند و سیستمهای آب و برق و آموزشی نابود شدهاند و تمام دانشگاهها بمباران شدهاند.
سندرز گفت: به همین دلیل مهم است که درک کنیم که چرا این افراد جوان (دانشجویان) تظاهرات کردهاند. آنها بنا به دلایل درست به ادامه حمایت کمک نظامی و مالی از دولت راستگرای افراطی نتانیاهو که در جنگی ویرانگر با مردم فلسطین قرار گرفتهاند، اعتراض کردهاند.
جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا پنجشنبه در واکنش به خیزش دانشجویان در سراسر دانشگاههای این کشور و بدون اشاره به اینکه این دانشجویان به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه معترض هستند، مدعی شد: هرچند در آمریکا حق بیان اعتراض وجود دارد اما جایی برای نفرتپراکنی یا خشونت نیست.
چراغ سبز دولت فرانسه به روسای دانشگاهها برای سرکوب اعتراضات
به گزارش العالم، سکوت و انفعال سازمان ملل درباره جنگ غزه، حالا دو هفتهای است که صدای اعتراض و نارضایتی نخبگان و دانشگاهیان در آمریکا، اروپا و آسیا را درآورده است. رسانهها صحنههای پرتنشی را از محوطههای دانشگاههای کشورهای مختلف به تصویر کشیدهاند.
به دنبال جنگ ویرانگر رژیم اشغالگر علیه باریکه غزه، که تاکنون به شهادت حدود ۳۵ هزار فلسطینی، که عمده آنها را زنان و کودکان شامل میشود، شعله تنشها بهسرعت در دانشگاههای آمریکا، که برخی از آنها معتبر و بسیار معروف هستند، زبانه کشید. اما طی حدود دو هفته، این تنشها به خیزشی عظیم تبدیل شده که همطراز با جنبش ضد آپارتاید دهه ۱۹۸۰ است را تداعی میکند.
دانشجویان چه میخواهند؟
دانشجویان با برپایی راهپیماییها، اعتصاب غذا و برپایی کمپهای اعتراضی، تأکید دارند که دانشکدههایشان که منابع موقوفه عظیمی دارند روابط مالی خود با رژیم اسرائیل را قطع کنند و از حیث مالی، خودشان را از این رژیم جدا سازند.
موقوفات دانشگاهی همهچیز را از آزمایشگاههای تحقیقاتی گرفته تا کمک هزینههای تحصیلی تامین میکنند که در بیشتر موارد، از بازدها میلیونها دلار سرمایهگذاری استفاده میکنند. آنها همچنین مالک سهام شرکتهای بزرگ از جمله آمازون و مایکروسافت هستند.
هر چند عدم سرمایهگذاری در سرزمین های اشغالی تاثیرات قابلتوجهی بر جنگ غزه نخواهد داشت، معترضان دانشگاهی میگویند که این امر هویت افراد و طرفهایی، که از جنگ سود میبرند را آشکار میکند.
در بحبوحه این خیزش بزرگ دانشگاههای سراسر جهان، که خاطرات اعتراضات علیه جنگ ویتنام را تداعی میکند، مدیران دانشکدهها، مجریانه قانون و سیاسیون در حال دست و پنجه کردن با این هستند که برای مهار یک شورش سراسری، که تحت کنترل و رصد لحظهبه لحظهای شبکههای اجتماعی است، چگونه واکنش نشان دهند.
دانشگاه "نورث ایسترن " از جمله دانشگاههایی است که تصمیم گرفته با این اعتراضات دانشجویی مقابله کرده و درخواست معترضان به قطع همکاری با شرکتهای اسلحهسازی برای ارتش اشغالگر را نادیده بگیرد.
دانشگاه بسیار معتبر "کلمبیا " در نیویورک نیز اولین مرکز آموزشی بود که اردوگاه دانشجویان را از پردیس دانشگاه جمع کرد و گفت که این معترضان "محیطی ارعابآور و تهدیدآمیز برای دانشجویان ایجاد میکنند ".
تنشها و بحرانی، که در دانشگاه کلمبیا به اوج میرسد الهامبخش چادر زدن در دانشگاههای خصوصی و عمومی در حداقل ۲۲ ایالت و واشنگتن دیسی شده است.
گسترش دامنه اعتراضات به کشورهای مختلف
معترضان حامی فلسطینیان در هفته گذشته در صحن دانشگاهها در استرالیا، کانادا، فرانسه، ایتالیا و انگلیس و همچنین ژاپن نیز تجمع کردهاند.
کانادا
دانشجویان دانشگاه "اوتاوا" با برپایی تجمع اعتراضی خواستار "پایان دادن به جنگ نسلکشی توسط اشغالگران غزه" شدند.
مکزیک
دهها دانشجو و فعال حامی فلسطین در مکزیکوسیتی، در اعتراض به ادامه نسلکشی اسرائیل در غزه، مقابل "دانشگاه ملی خودمختار مکزیک" بزرگترین دانشگاه این کشور، با برپایی چادرهایی، با دانشجویان معترضان در آمریکا اعلام همبستگی کردند.
فرانسه
دانشگاه معتبر فرانسوی "ساینس پو" اعلام کرد که شعبه اصلی خود در پاریس را پس از اشغال ساختمانهای جدید این دانشگاه توسط دانشجویان طرفدار فلسطین امروز- جمعه- تعطیل میکند.
سوییس
حدود صد دانشجوی طرفدار فلسطین لابی ساختمانی متعلق به دانشگاه "لوزان" را اشغال کردند و خواستار تحریم موسسات اسرائیلی و آتشبس فوری و دائمی در نباریکه غزه شدند.
ژاپن
دانشجویان دانشگاه "واسیدا" در توکیو، پایتخت، برای توقف جنگ در باریکه غزه تظاهرات کردند.
تدابیر دولت فرانسه برای مهار اعتراضات
در سایه اوجگیری تظاهرات ضد جنگ در دانشگاههای فرانسه، دولت از رؤسای دانشگاههای این کشور خواست در مقابله با کمپین حمایت از غزه، ضمن حفظ نظم در داخل دانشگاهها از حداکثر اختیارات خود برای سرکوب اعتراضات استفاده کنند.
طبق این گزارش، "سیلوی ریتالیو" وزیر آموزش عالی فرانسه از رؤسای دانشگاههای این کشور خواست برای مقابله با کمپین دانشجویی حمایت از غزه در دانشگاه های این کشور از حداکثر اختیارات قانونی خود به خصوص مجازات و تدابیر تأدیبی یا فراخواندن نیروهای امنیتی استفاده کنند.
وی در این درخواست با اینکه مدعی ضرورت احترام به آزادی بیان و اندیشه در دانشگاهها شده است اما از اساتید و رؤسای دانشگاهها خواسته است "نظم را برقرار کنند".
این وزیر دولت فرانسه رؤسای هر 74 دانشگاه فرانسه را موظف به حفظ نظم در داخل دانشگاه و استفاده از نیروهای پلیس برای برقراری نظم و امنیت کرده است.
وی همچنین تهدید کرد "دانشجویانی که تهدیدی برای دیگران حساب میشوند به طور موقت اجازه حضور در دانشگاه را نخواهند داشت".
در حالی که دانشجویان حامی مسأله فلسطین در دانشکده علوم سیاسی پاریس خواستار "لغو توافقهای این دانشکده با دانشگاهها و سازمان حامی اسرائیل" هستند اما این وزیر ادعا کرده است "دانشگاههای فرانسه هیچ نوع موضعگیری در قبال تحولات خاورمیانه ندارند".